نقد آثار استاد رحیم مولاییان توسط جناب حسن جانی

نقد آثار استاد رحیم مولاییان توسط جناب رامین امیرصالحی
۱۱ آذر ۱۳۹۷
نمایش همه

نقد آثار استاد رحیم مولاییان توسط جناب حسن جانی

گذری بر نقاشی‌های رحیم مولائیان

 حسن جانی

آندره بازن (نگره‌پرداز سینما) در نوشته‌ای با عنوان سینما و نقاشی، قاب نقاشی را عامل جدایی آن با پیرامون می‌داند
انگارای که به جدایی واقعیت و هنر هماهنگی خاص عوامل درون قاب بر حسب قواعدی در نسبت با جهان نظر دارد. قاب‌های چوبی قهوه‌ای تیره در مقابل زمینه سفید کارها بسیار پر رنگ و در نسبت با سطح و اندازه کار فعلورند، مولائیان بر پر رنگ کردن این مرز تاکید دارد تا جهان خود را در دل جهان بسازد.

پس از کار روی بوم‌های نسبتا بزرگ و زدن نقش بر روزنامه‌های آسفالت شده بر سطح بوم مولائیان فضای واقعی را به‌وسیله معماری محلی سرزمین مادری با الهام از سقانفارهای مازندران به روی دیوار آورد، سازهایی چوبی که منقوش شده بودند با فضای مثبت و منفی خود در نمایشگاه‌های مختلف از بابل تا همین گالری سیحون در معرض بازدید قرار گرفتند.

رنگ‌ها این بار رخ بربسته‌اند و در غیاب خویش جای خود را به خطوط نازک و ضخیم داده‌اند تا در کنار هم قرار گرفتن عناصری کهنه فضایی نو را به‌وجود بیاورد. حرکت خطوط در تمام سطح تابلوها تداوم دارد و نقوش فراوان را ایجاد کرده است این حرکت در سطح باعث تدارک تنوعی از فضاها و شکل‌ها شده که پیچیدگی را به همراه دارد و همچنین ارتباطات متنوعی که در ذهن نظاره‌گر مستلزم این پیچیدگی است .

تقابل ما بین سطح و عمق در برخی از فضاها ابهام شبه سوررئال را تزریق می‌کند و فضایی چندگانه که یکسانی را تحمل نمی‌کند با انتزاعی از انتزاع شده‌های کارهای مختلف مولائیان شکل می‌پذیرد و این پیکره مردی با سیمای اساطیری هویت نقاشی را در یکی از تابلوها برای‌مان آشکار می‌کند.

تبسم مینوی بر روی گونه‌های آدمها نقش بست تا بهشت را در مقابل چشمان فرو بسته پیکره‌ها تصویر کند. خوابی آرام تجربه می‌شود تا این پیکره‌های افقی در نقاشی، عصری زرین که بهشت زمینی‌ است را در خاطر آورند. در نگاه نخست نمادهایی که از دل تاریخ مصور ما یادگار مانده‌اند. نمود بیشتری پیدا می‌کنند و رقص معنادار را در مقابلمان آغاز می‌کنند تا بیننده را در حفره‌های گذشته و شکاف‌های نمادشناسی فرو ببرند. این واکنش را نیاز رازورزانه ذهنیت فرهنگی ما ایجاد می‌کند.

جستجوی رمزها در طلب گشودن رازها برای درک معنا و قرائتی سمبولیک از همه چیز که اینجا مجال بروز و بهانه ظهور مستقیم را پیدا کرده‌اند. نقاشان زیادی در چند دهه اخیر در ایران سمبول‌ها را در نقش‌هایشان رها کردند. این نقش‌ها فضای کار نقاشان کثیری در دوران معاصر را تسخیر کردند.

انارهایی که در سطح تابلو رها شدند فرشته‌هایی که با بال‌هایی باز و بسته اینجا و آنجا نشسته‌اند در ترکیب‌بندی منظم و شمایلی که ساختمان کلی‌اش کم شباهت به درخت حیات قالی‌ها و کاشی‌های ایرانی نیست تمنای یک بهشت با باغ‌های خیالی را دامن می‌زند. نظمی که یک هندسه با چارچوب قدسی را تشکیل می‌دهد. خطوط تلطیف شده و منحنی‌های خیال‌انگیز در شکل پذیری این نظم دخالت می‌کنند .

چشمان فروبسته خبری از اضطراب مرگ ندارند هرچند سیاه و سفیدی حاکم تا حدودی بدان نزدیک می‌شوند همه چیز در پرتو درخت زندگی که تمثیل جاودانگی است می‌گذرد. سر رشته حضور این درخت در جهان فرامادی ایرانی- شرقی یافت می‌شود.که نقطه تجلی آن از نقوش فرش تبریز و کاشی‌های اماکن مقدس تا ظروف سفالینه کوچک می‌تواند باشد. نگاهی که در گریز از جهان پر هیاهو کنج خلوتی را تصور می‌کند و این‌بار در تنش بودن در طرح‌های معاصر بروز پیدا کرده و گوشه کوچکی را در رویایی کاغذی گزیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.